🔸صدای سکوت: تاریخ ایران روزهایی مثل امروز کم نداشته است. روزهایی که بوی خون، باروت و زخم داده.
امروز اسرائیل رسماً به خاک وطن تجاوز کرد و فرماندهان جنگیاش از رستاخیز میگویند. بوی باروت باز جای اکسیژن را در هوای ایران گرفت …
⛔️ مدتهاست دفاع کردن از ایران تاوان دارد. متهم میشوی به جیرهخواری، به مزدبگیری، به همدستی با کسانی که برای مردم زخم و رنج آفریدهاند. به فراموشی خونهای به ناحق ریخته. به استحکام پایههای قدرت. میگویند «سکوت کنید! چیزی نگویید! حتی خوشحال باشید!»
جوری مینویسند، حملهور میشوند، خائن خائن میکنند که که کسی جرئت نکند از ترس حرف بزند. با چند توئیت آدم را میگذارند روبروی مردم. دست مریزاد! جادهای که شما صاف میکنید، دشمن نمیتوانست باز کند. فقط لوله تفنگ را اشتباهی گرفتهاید سمت ایران!
◾️ در دفاع از ایران شرمی نیست، اما در تایید و ایستادن کنار دشمنی که میکُشد و با افتخار میگوید من کُشتم شرمساری بسیار هست.
◾️ جلالالدین خوارزمشاه مقابل لشکر چنگیز رشادت بسیار به خرج داد. پسرش هفت سالهاش به دست مغولان افتاد و به امر چنگیز کشته شد. مادر و همسرش به شیون از جلالالدین خواستند که قبل از اینکه به دست مغولان بیفتند آنان را بکُشد. جلالالدین نیز امر کرد که آنان را در آب رود سند غرق کنند …
برای نجات همین یک ذره خاک، آدمهایی اینطور از جان خود و عزیزان گذاشتهاند. هنوز مادرانی پیر و شکسته اما امیدوار و چشم به راه هستند که استخوانهای پسرانشان از جنگ ۸ ساله به وطن برگردند.
با خودمان تکرار کنیم:
⛔️ هرکس این روزها اندوهگین است، جان فدای همه تصمیمات غلط چهلساله نیست.
⛔️ هرکس که سکوت میکند، صلحطلب نیست.
⛔️ هر کس هم از شلیک موشک توسط یک رژیم تروریست و وقیح خوشحالی میکند لزوماً روشنفکر نیست.
◾️در دفاع از ایران، سهم ما چند فحش و برچسب است، سهم آنها که شجاعترند گلوله، داغ و درفش. این سرزمین را ترسوها بارها به تاراج دادهاند، اگر چیزی از آن مانده، محصول فداکاری و ایستادگی فرزندان وفادارش است که در توفانها روی دوشش گرفتهاند. تنهایش نگذاریم. سمت درست بایستیم. سمت مادر. میهن. سرزمین مادری.
✍️ احسان محمدی