🔸صدای سکوت: قاتل الهه حسین‌نژاد در جواب سوال «عذاب وجدان نداری؟»:

🔹از حال و روزم مشخص نیست؟ یک روانشناس که روز شنبه مرا دید، اول گفت باید شدیدترین مجازات را برایت در نظر بگیرند اما وقتی حرف‌هایم را شنید، گفت قاتل و مقتول بدشانسی آورده‌اند. من به قدری عذاب وجدان داشتم که تصمیم گرفتم نزد خانواده همسرم بروم و بعد از دیدن همسرم با خوردن دو قرص برنج خودکشی کنم.

🔸اگر زمان به عقب برمی گشت، ‌الهه را از ماشین پیاده می کردم و هرگز این اتفاق هولناک رقم نمی خورد

🔹گفت چرا افسرده‌ای و در لحظه حال زندگی نمی‌کنی؟ نمی‌دانم چرا حرف هایش مرا به یاد همسرم انداخت. الهه هم مثل همسرم می‌گفت از زندگی لذت ببر.
🔹با خنده و تمسخر به من گفت. حتی عکس‌های داخل گوشی‌اش و تفریحاتش را به من نشان داد و گفت از زندگی‌ات لذت ببر، چرا افسرده‌ای؟ من یاد همسرم افتادم. خیلی عاشقش بودم و او ترکم کرده بود. همه درگیری‌ها و حرف‌های همسرم در ذهنم تداعی شد. او با من بد کرد اما من هنوز دوستش داشتم. در یک لحظه دچار جنون شدم و ناگهان چاقویی که پایین در ماشین گذاشته بودم را برداشتم و به او ضربه زدم.
🔹چون خیلی عذاب وجدان دارم. در مسیر اشتباهی قرار گرفتم و بدشانسی آوردم. ای کاش می شد زمان به عقب برمی گشت.
🔹باور کنید من جانی بالفطره نیستم. نه انگیزه‌ام سرقت بود و نه جنایت. ببیند من شماره کارتم را به الهه دادم که کرایه‌ام را واریز کرد. اگر قصد جنایت یا سرقت داشتم چنین سرنخی از خودم به جا می‌گذاشتم؟ یا چرا باید گوشی‌اش را رها می‌کردم و چرا آن را نفروختم؟ اصلا چرا طلاهایش را سرقت نکردم؟ مقتول همراهش طلا داشت؟ باور کنید همه چیز در یک لحظه رخ داد و من نتوانستم خشم خودم را کنترل کنم.
🔹سوء پیشینه را ۸ سال قبل گرفتم. زمانی که برای اسنپ ثبت نام کردم، سابقه ای نداشتم. البته من مجرم حرفه‌ای نیستم. سوابقم برمی گردد به تهدید و درگیری که اغلب خانوادگی بود. به همین دلیل به عنوان سوءسابقه ثبت نشده بود.
🔹اغلب همسرم از من شکایت می کرد. دو سه مورد هم شکایت خانوادگی دارم چون با برخی از اعضای خانواده ام بر سر زمین اختلاف ملکی داشتیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *